واییییی که چه قدر شیمکویی !
اهان یه چیزی امروز تو خونتون خواب بودی بعد بیدارش شدی یکمی گریه کردی بعدش ساکت شدی فکر کردن خوابیدی نگو نی نی شیمکوی ما داشت گوشه بالشتش رو میخورد اخه چه قدر تو شیمکویی هان ؟ الانم عروسک رو که یه خرسی کوچولوئه گذاشتم جلوت ببینم عکس العملت چیه داشتی دماغش رو میخوردی خیلی شیمکویی ها ! عشق خاله ای نه که اولین نوه ی خانوادمون هم هستی همه دوست داریم دیگه ! ...
نویسنده :
خاله متین
21:33